کد مطلب:314117 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:210

ماشین، بدون آنکه فرمان در اختیار من باشد حرکت می کرد
جناب مستطاب، سلالةالأطیاب، حامی مكتب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام آقای حاج سید صادق شفائی زاده، در تاریخ 9 / 4 / 1377 طی نامه ای نوشته است:

این جانب سید صادق شفائی زاده، تابستان 1372 ش به اتفاق فرزندم سید جعفر و یكی از همشیره زادگان و نیز یكی از دوستان، درصدد برآمدیم با ماشین سواری اخوالزوجه از قم برای عتبه بوسی حضرت ثامن الحجج علیه آلاف التحیة و الثناء به مشهد مقدس مشرف شویم. عصر جمعه تقریبا یكی دو ساعت به غروب، حركت كردیم. بعد از باجه ی اخذ عوارض قم به برادر خانمم گفتم: از آنجا كه رانندگی در اتوبان آسان است و من هم رانندگیم بسیار ضعیف است، خوب است طول اتوبان را بنده رانندگی كنم. ایشان هم قبول كرد و از همانجا بنده مشغول رانندگی شدم. حدود پنج كیلومتر كه رفتیم، مقابل قبرستان بهشت معصومه علیهاالسلام لاستیك سمت راست چرخ عقب تركید. بنده هم كه ناشی بودم و رانندگیم بسیار ضعیف بود، دست و پای خود را گم كردم و پایم را با فشار هر چه تمامتر روی پدال ترمز كوبیدم! در صورتی كه در آن حالت اصلا نباید ترمز كرد. لهذا كنترل ماشین كاملا از دستم خارج شد و ماشین بی اختیار به طرف نرده های وسط اتوبان رفت.

من كه بسیار ترسیده بودم با صدای بلند فریاد زدم: «یا اباالفضل! یا اباالفضل! یا اباالفضل!» همراهانم نیز هر كدام به سهم خود ذكری را مشغول شدند. در پی این ماجرا، ماشین، بدون آنكه فرمان در اختیار من باشد حركت می كرد، ناگهان پس از گردش كامل رو به قم چرخید و از حركت بازایستاد!

نكته ی قابل توجه این است كه آن روزها اجازه داده بودند ماشینهای سنگین و تریلی و كامیون در اتوبان رفت و آمد داشته باشد و همه می دانند كه عصرهای جمعه معمولا در اتوبان قم - تهران مخصوصا اوایل قم، جاده بسیار شلوغ و پررفت و آمد است. اما از آنجا كه دست به دامان حضرت ابوالفضل العباس قمر بنی هاشم علیه السلام زده بودیم، در آن لحظه هیچ گونه وسیله ی نقلیه ای پشت سر ما نبود، زیرا اگر وسیله ای



[ صفحه 532]



پشت سر ما در حركت بود، حتما تصادف هولناكی رخ می داد. به مجرد پیاده شدن از ماشین نیز، دیدیم كامیونهای سنگین از كنار ما رد شدند و جاده مجددا شلوغ شد.

خلاصه، اعتقاد بنده این است كه سالم ماندن ما و ماشین، در آن وضعیت حساس جز لطف خدا و كرامتی از حضرت قمر بنی هاشم اباالفضل العباس علیه السلام نمی توانست باشد.